معرفی وبلاگ
خداوندا؛ ميخواهم هماني شوم كه تو خواهي / نه هماني كه شوي برايم و من ميخواهم ! / خواهان آنم كه شوم برايت و تو خواهي / خواست من همان شود كه تو ميخواهي............................. *************************** منم آن شاعر تواب كه در آخر عمر / روي قله ي پر از قافيه ها / و تو مسجدي پر از خاطره ها / گاهي سجده و گاهي يه نيم نگاه / و بدنبال پر از حساي خوب / با لغاتي كه نشان دهد يادي به اوست / بنويسم شعري نو رو چكنويس / تا خدا گويد : تو اي بنده من / تو در اين جاي قدمگاه / فقط از ما بنويس ( تنظيم: داريوش دوسراني )
دسته
محرم و صفر
ادبستان
معلم و آموزه هایش
نماز ستون دین
رایانه، موبایل و فنی
حرفهای دین 2
حرفهای دین 1
هنر زنان ایرانی
پزشکی و سنتی
خبر و ورزش
از هر دری سخنی
لینکستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 181311
تعداد نوشته ها : 143
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب

استعمار و استثمارگران عوامل خود را به کشورهای منطقه بدین صورت راهی می کنند تا اختلاف موجود در سرزمین آنان را بوجود بیاورند و در این میان سوژه ها و سناریوهای مختلفی نیز مانند آتش سوزی کتاب آسمانی قرآن مجید و توهین شنیع به پیامبر مکرم اسلام (ص) را جهت تحریک نمودن مسلمانان به راه بیاندازند تا هم ظرفیت آنان را در برنامه های تنظیم شده خود بسنجند و هم اینکه در صورت اعتراض مسلمانان جهان بدین طریق به مردمان خود نشان بدهند که مردمان مشرق زمین نه تنها با آزادی بیان مخالف می باشند که نسبت به همدیگر نیز اختلاف سلیقه دارند و همدیگر را تحمل نمی کنند. در خصوص توهین و اهانت بی شرمانه در یک فیلم موهن و حمایت شده غربیان سلطه طلب به ساحت مقدس و مبارک پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) باید گفت که یک تراژدی غم انگیز و جرم بزرگی علیه برترین انسان کل هستی جهان کائنات را انجام داده اند و با اعتراض جهانی از سوی مسلمانان نیز روبرو شدند و می بایست روبرو می شدند تا بار دیگر به تمام کافران و ملحدان دنیا اعلام گردد که آن حضرت خود پرچمدار رحمت و نماد عشق و محبت و اخلاق در جهان می باشد و این سؤال از بی خبران خدای قادر و متعال پرسش گردد که:

 چرا باید احساسات میلیون‌ها انسان بر روی زمین نسبت به این توهین شرم آمیز جریحه دار بشود و تمامی مسلمین اسلام در سرتاسر دنیا اعتراض و انزجار خود را اینگونه نشان بدهند؟

 پاسخ روشن است. زیرا در درجه اول باید بدانیم که اصولا" ائتلاف صهیونیستی - لیبرالیستی در دل مبارزه با اسلام و در غرب شکل گرفته شده است و این ائتلاف اقداماتی مانند توهین به پیامبر اکرم (ص) را در سر لوحه برنامه خود قرار داده و سامان می دهد. در حقیقت اهانت به پیامبر(ص) بیش از 10 سال است که آغاز گردیده است و وقتی سفیر امریکا در کشور لیبی توسط گروهی بنام «انصار الاسلام» که عامل حمله به کنسولگری امریکا در بنغازی بوده اند در پی همین اعتراضات به حق مسلمانان جهان کشته می شود، باراک اوباما رئیس جمهور امپریالیسم امریکا در سخنرانی خود در شصت و هفتمین نشست عادی مجمع عمومی سازمان ملل یاد آوری می کند:

 «آینده جهان را، افکار "کریس استیونز" سفیر کشته شده امریکا در لیبی می سازد و نه قاتلان وی».

 چنانچه از سوی هموطنان ما که بصورت تمثیل وار از بی تفاوتی هایشان ذکر گردیده شد و بی تفاوتی های دیگری را نیز ادامه بدهند و آنرا نسبت به دیگر هموطنان به اجرا بگذارند، آنگاه شیخ محترمی در مرزهای جنوبی کشور و در مجموعه هفت اقلیم به نام «امارات متحده عربی» که آنجا در حد و اندازه جغرافیایی یکی از استان های بزرگ کشور ما هم نیست و به تصور گرفتن ماهی از آب گِل آلود و با پناه گرفتن در پشت تمامی ابرقدرتهای جهان استکبار هیچگاه به خودش اجازه نمی داد که رئیس جمهور کشورمان آنهم کشوری به بزرگی کهن ترین تاریخ و تمدن دنیا و دارای پیشینه تاریخی 7000 و 2500 ساله، مدعی شود که برای سفر به شهرهای داخل کشورش از ایشان اجازه بگیرد و با هموطنان خود دیدار و گفتگویی داشته باشد! و البته ترس شیخ نشین های عرب از سفر رئیس جمهور کشورمان به جزایرسه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی خلیج فارس باعث گردید که حکام مجموعه هفت اقلیم با دستپاچگی سفیران خود را فرا بخوانند تا با هم ولایتی ها و همفکران خود نشست و برخاستی داشته باشند و اظهارات عجیب و بی پایه ای را در این موقعیت حساس و بحرانی جهان به ویژه شرایط خطرناک در خاورمیانه عنوان نمایند. از آن طرف نیز دوستان جهانی آنان بیکار ننشینند و هیاهویی را برای هیچ به راه بیاندازند و از این اوضاع و احوال ساخته شده در ذهن شیخ نشینان امارت منافعی را نصیب خود سازند!!! رجز خوانی های کودکانه و  تهدیدهای بچه گانه که در دنیای کنونی نیز به هیچ پشیزی هم نمی ارزد. تعجب آورتر آنکه امپریالیسم جهانخوار آمریکا نیز از دو طرف می خواهد که چنین اختلافی بایست در دادگاه لاهه و یا شورای امنیت حل و فصل گردد! چنین وقاحتی آنهم از سوی آمریکای جنایتکار به مانند اینست که هر یک از ما بخواهیم از یکی از اطاق خواب های خانه خود به اطاق خواب دیگر خودمان برویم و از قبل هم می بایست از آنان اجازه می گرفتیم و چون چنین چیزی از سوی ایران انجام نگردید پس زورمداران جهانی از دو طرف می خواهند که بر سر میز مذاکره بنشینیم!!! مذاکره بر سر چه موضوعی؟ مگر حرکت از این سوی ساختمان به سوی دیگر ساختمان و یا رفتن از این اطاق به اطاق دیگر  نیاز به اجازه همسایه دارد؟! و یا در سازمان ملل منتظر بمانیم که آنان چنین اجازه ای را به ما می دهند؟! 

و اما در خصوص خودمان که اگر با همین طرز فکر و روش غیر اصولی و منفعل گونه هر کدام از ما که در تمامی مراحل کاری و زندگی جهت خود ساخته ایم و بخواهیم به جایی برسیم که در حال حاضر به مرز آن رسیده ایم و تاریخ، دین و میهن و هموطنان خود را دیگر دوست نداشته باشیم و حتی به آن اهمیت ندهیم به یقین نیز با تصورات ساخته و پرداخته در ذهن خودمان نیز از بیگانگان و دشمنان قسم خورده دین و میهن الگو خواهیم گرفت و با دور ریختن احساسات و روحیات جوانمردی، دنیای پوچ و بی ارزش آنان را برای خود خواهیم ساخت و با عدم درک در روحیه خودمان نخواهیم توانست که هیچ حس و اراده ای را در وجودمان بسازیم و یا به داشته هایمان وابسته بشویم. نتیجه آنکه با چنین طرز فکر و اندیشیدن نسبت به اطراف خود، بی اعتقادی حداقلی در کشور ما بوجود می آید که البته چنین حالتی نیز به تازگی در اندیشه جوانان کشور ما ریشه داونیده است. جوانان کشور ما در حال حاضر بسوی مکاتبی می روند که تمامی آنها جعلی بوده و مخفیانه هم در منازل شخصی گردآورندگان این نوع مکاتب به فعالیت می پردازند. همگی ما هم در این مورد بخصوص به خوبی می دانیم که بی تفاوتی های ما باعث شده است که آنان به چنین فعالیت های زیر زمینی یعنی همان مکاتب جعلی پناه ببرند و ما هم هیچ تمایل نداشته باشیم که به واقعیت موجود بیاندیشیم. پس با دستان خود خواسته ایم که جوانان ما به سوی فرهنگ و هدفهای پوچ و بی ارزش  غربیان که به داخل کشور وارد گردیده رو بیاورند و هدایت بشوند. با وجود اینکه می دانیم چنین مکان هایی اعتقادات کهن جوانان میهن را نشانه گرفته اند اما هنوز هم هیچگونه اقدامی در جهت  برخورد با چنین مکاتبی و یا مکانی و جمع آوری آن انجام نمی دهیم. با چنین نگرشی، مکاتب جعلی همچون تارهای عنکبوت در کشور توسعه می یابند و این همان خیانتی است که هر یک از ما پدران و مادران به جوانان مرز و بوم کشور انجام داده ایم و در پایان نیز همین خیانت ناخواسته منجر به جنایتی خواهد شد که در حال حاضر آنرا تا حدودی لمس می کنیم. با رفتن جوانان ما به این مکانها دانسته یا ندانسته با بی تفاوتی های ما تباه می شوند. البته آیندگان نیز با چنین روشی که ما در زندگانی خود در پییش گرفته ایم جای خود دارند و یقینا" آنان نیز تباه خواهند شد! جهت اثبات اینکه همگی ما جوانان کشورمان را به فراموشی سپرده ایم تنها  کافی است به اشکال نامأنوسی که در دستان و بدن هایشان حک گردیده مشاهده نمائیم و متوجه بشویم که برخی از پسران ما دخترنما و بعضی از دختران ما نیز به پسر نمایی تبدیل شده اند. ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا در توصیه هایی در کتاب «پیروزی بدون جنگ» خود که نگارنده آنرا «جنگ بدون خونریزی» تعبیر می کند تصریح کرده است:

 

«از دو راه می توان کشورهای اسلامی را به نابودی کشانید. نخست از راه ایجاد اختلاف و دوم از طریق به ابتذال کشانیدن جوانان و تغییر فرهنگ اسلامی آنان!»

شاید اگر نیکسون امروزه زنده می بود سفارش خود را در خصوص ما ایرانی ها پس می گرفت. چرا که همین خارجیان که به توسط بعضی از ایرانیان ناآگاه به داخل کشور آورده می شوند و آنان نیز با هزاران ترفند و نیرنگ از طرف دولتهای خود مأموریت یافته اند که در بین ما ایرانیها با شیوه ای که فقط خود می دانند اختلاف بیاندازند، این خود دلیل محکمی است که ما ایرانی ها در حال نابودی خود هستیم و نیازی هم نیست که دشمنان ما به خود اجازه دهند تا میلیاردها دلار جهت نابودی میهن عزیزمان هزینه کرده و انرژی مصرف نمایند. سرمایه هر ملتی جوانان آن ملت است و هر جوانی مغز متفکر و بازوی کار در کشور خود است. جوانان کشور، فرزندان ارزشمند هر یک از ما هستند که در زمان حیات حضرت امام خمینی (ره) وفاداری خویش را با عشق و علاقه خاصی که به ایشان داشته اند به اثبات رسانیده اند و در طول جنگ 8 سال دفاع مقدس نیز با حضور جانانه خود از دین و میهن و ناموس کشورشان که با هجوم دشمنان قسم خورده به ایران مورد تهاجم واقع شده بود دفاع بی نظیری داشته اند. چنانچه روح ملکوتی امام راحل (ره) هم اکنون در میان ما ملت ایران بوده اند به یقین مانند شعر ذیل آنرا به ما مریدان ایشان در میان می گذاشتند:

 

مرغ باغ ملکوت من بودم

که در این دهر بودم

 

 نیَم از عالم خاک

که من از ازل بودم

  

دو سه چند صباح بودم

کنار یاران بودم

  

فقط چند روز بودم

اما من یاد بودم

 

 نسیم باد بودم

پیش طوفان بودم

  

کنار رُود بودم

اما من دریا بودم

 

 مونس یار بودم

همدم لاله بودم

 

 پُر احساس بودم

اما من عشق بودم

 

 شاعر عشق بودم

شعر عاشق بودم

 

 گل بی خار بودم

اما غمخوار بودم

 

دل دلدار بودم

دلِ آرام بودم

  

دل راجعون شدم

تا که در دل باشم

  

روحی از خدا بودم

روح مطمئن بودم

 

عروج تن شدم

تا که با خدا باشم

 

به واقع در همین زمانه نیز که ما همگی تحت ولایت و زعامت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می باشیم کم نیستند از همین جوانان غیور و دلیر که عشق واقعی به دین و میهن خود را دارند با لبیک گویان و تنها با یک اشاره مقام معظم رهبری و با داشته ای از فرهنگ غنی و الگو پذیری از حضرت سیدااشهداء امام حسین (ع) که در ذهن و اندیشه هایشان می باشد جانشان را فدای دین و میهن خود بکنند و اگر دشمن بخواهد تجاوز دیگری به کشور داشته باشد چنان یورش سهمگینی به لشگریان کفر خواهند زد که چنین پاسخی در تمام تاریخ جنگهای دشمن دیگر وجود نداشته باشد و هجوم آورندگان کفار به دین و میهن  را با خفت و خواری از خاک پاک میهن خود بیرون کنند تا دیگر به خود اجازه ندهند که در هیچ لحظه و مکانی چنین چشمداشتی را به کشور عزیزمان داشته باشند. ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند...

 

 آئینة سکندر

با ما باش در این دهر

  

یادمانی در این سر

نه در کتاب و دفتر

  

به حال ما تو بنگر

از هر کوی و هر شهر

  

کجا رویم از این در

قسم به حق در گذر

  

کرم داری چون کوثر

در دل باشد چون گوهر

  

مهر داری چون سحر

در دل ماند چون قمر

  

گشت به ما این اثر

امر شما در نظر

  

تاخت شویم به شرر

عقب زنیم تا آن سر

  

شکر به پروردگار

دشمن دین گشت خوار

  

با ناکسین خونخوار

با خفتی کرد فرار

  

ای رهبر پُر گوهر

رهبر دین و کشور

 

حکم داریم از حیدر

حیدرئیم تا آخر

 

اِنْ شاءالله مانده مطالب که بخش پایانی خواهد بود، عمر اگر یاری کند در وقت دیگر تقدیم میگردد...

 

با تشکر از صبر و حوصله شما

داریوش دوسرانی (tavabam)

يکشنبه 24 10 1391 9:32
X