سكوت كن اي عشق ، سكوت كن
داستا ن پر از رنگ و لعابت ! ، دنيايي را پر تلاطم كرد
سكوت كن ، بخاط رنج آدمهايي كه بيقرارند
و در دنياي طوفانيت ، آرامش را طلب مي كنند
بارها گفته اي ، دلتنگي بس است و عاشقي بايد كرد
اما چه سود ؟ كه در پايانت رنج فراواني است
اي عاشقان ، عشق را در اين زمانه اينگونه نبينيد
چون عشق در ترانه ، همان رفيق نميه راه است
شايد زندگي ، جرياني داشته باشد از براي ما
و يا در خودكارم ، كه جوهري دارد از براي خود
ولي آنهم پايانيست , كه انتهايش تنهايي ست
حالا من نيز تنهايم ، و سكوت آرامش من
سكوت كن اي عشق ، سكوت كن
تنظيم شعر : داريوش دوسراني ( tavabam )