معرفی وبلاگ
خداوندا؛ ميخواهم هماني شوم كه تو خواهي / نه هماني كه شوي برايم و من ميخواهم ! / خواهان آنم كه شوم برايت و تو خواهي / خواست من همان شود كه تو ميخواهي............................. *************************** منم آن شاعر تواب كه در آخر عمر / روي قله ي پر از قافيه ها / و تو مسجدي پر از خاطره ها / گاهي سجده و گاهي يه نيم نگاه / و بدنبال پر از حساي خوب / با لغاتي كه نشان دهد يادي به اوست / بنويسم شعري نو رو چكنويس / تا خدا گويد : تو اي بنده من / تو در اين جاي قدمگاه / فقط از ما بنويس ( تنظيم: داريوش دوسراني )
دسته
محرم و صفر
ادبستان
معلم و آموزه هایش
نماز ستون دین
رایانه، موبایل و فنی
حرفهای دین 2
حرفهای دین 1
هنر زنان ایرانی
پزشکی و سنتی
خبر و ورزش
از هر دری سخنی
لینکستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 175972
تعداد نوشته ها : 143
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب

ما مردم ایران بعد از آن دورانهای مقدس، چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس نباید تا به امروز به گونه ای باشیم که کشورهای غرب به اصطلاح متمدن و توسعه یافته و دشمن قسم خورده دین و میهن ما که همگی آنان سعی دارند فرهنگ و نگرش خود را بر ما تحمیل کنند انتظار داشته باشیم که ما را در جمع خود بپذیرند و بسترهای به اصطلاخ مرفه خودشان را که به ضرر ما خواهد بود پهن نمایند و سپس ما با این به اصطلاح نعمت بزرگ آنان که فرض بگیریم قرار است برایمان فراهم  بیاورند در خیالات خود تصور کنیم که آیا با داده های آنان می توانیم آنها را به چالش بکشانیم یا نمی توانیم؟

چون ابزارهای فرهنگی مورد استفاده چند کشور استعمار  اروپایی از همان آغاز هجوم نظامی خود بر علیه دیگر ملل جهان در  سده های گذشته در ابتدا با دین بوده است اما در مراحل بعد از زبان، وسایل آموزشی و هنری، آداب و رسوم سنن خودشان و با استفاده از پیشرفتهای علمی، فنی و صنعتی که تأثیرهای فراوانی بر روی باورهای ملل مغلوب و رواج برتری در کلیه زمینه ها داشته انجام گردیده است.

در دوره نو استعماری دیگر از ابزار دین جهت تأثیر گذاری در کشورهای در حال توسعه مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه آنان از فن شناسی به ویژه در کالاهای جدید استفاده می کنند و این کالاها به شدت نیز نسبت به یک سده پیش متنوع، پیچیده تر و فریبا شده اند.در چنین شرایطی سایر ملل نیز در پی رفع نیازهای خود به تولید کنندگان خارجی که همان نو استعماران می باشند مراجعه می کنند. زیرا نه تنها امکان تولید و رفع نیازها در داخل کشورهایشان میسر نمی باشد بلکه آنچه از غرب می آید ارزش تلقی شده و تولید داخلی بی ارزش.

متأسفانه در بخش هایی از مردم و هموطنان ما در برابر «تهاجم فرهنگی» برخلاف هجوم نظامی و سیاسی قدرتمندان جهانی نه تنها هیچگونه مقاومتی نشان نمی دهند بلکه قشرهای کثیری هم به استقبال آن می روند.

باید در نظر بگیریم که گزینه «الگوی مصرف»، تنها گزینه محور اصلی مبارزه با «تهاجم فرهنگی» است و بسیار اهمیت دارد. از آنجا که هر دگرگونی در الگوی مصرف ملی به نوعی می تواند دگرگونی در باورها و رفتارهای افراد خانواده در کشور را ایجاد نماید، در نتیجه حرکت عینی به سوی مدیریت هوشمندانه هزینه و دگرگونی الگوی مصرف خانوارها و همچنین پذیرش مسئولیت ها را می تواند در بربگیرد و خود آگاهی فرد و افراد جامعه را افزایش دهد و شرایط مناسبی جهت الگوی مصرف ملی بوجود بیاورد. اگر عاملهای دیگر تأثیر مانند: دولت، بخش خصوصی، روشنفکران و سازمانهای صنفی و سیاسی کشور را در نظر بگیریم موفقیت های بسیاری در کشور حاصل خواهد شد.

اصالت ما ایرانیان در عشق به امام حسین (ع) تجَّلی یافته است. چرا که نیاکان ما چنین خصلتی را به آیندگان خود که ما می باشیم ارزانی داشته اند و از آن به ارث برده ایم. پدران ما این چنین بوده اند و ما نیز باید ادامه دهنده راه آنان  بایست باشیم تا در برابر متجاوزین کشورهای بیگانه بتوانیم با اقتدار بایستیم و با پایداری و استقامت، به استقلال فکری مادی و معنوی در سرزمین خود برسیم و خود را به روزی برسانیم که پیامبر اسلام (ص) و تمامی ائمه معصومین (ع) نیز وعده آنرا می دادند:

«ایرانیان در زمان ظهور حضرت قائم (عج) تنها یار و یاور ایشان خواهند بود (اِن شاءالله).»

عشق به حسین، عشق زیباست

چون روی حسین، روی زیباست

گر یاد حسین، یاد زیباست

چونکه کربلا، دشت زیباست

عاشق که شوی، فقط زیباست

مختص به حسین، اوج زیباست

کسانی که با نگرش وابسته گونه خود تصور می کنند ادامه حیات خواهند داشت باید بدانند که هیچگاه به مقصد جاودانی نخواهند رسید. زیرا اگر اینگونه می بود از دویست سال پیش به این طرف که بیگانگان قدم به سرزمین ایران گذاشتند و هنوز هم به روشهای گوناگونی در این سرزمین قدم می گذارند، از همان دورانها تا به امروز آن آرمان خیالی برای مردم ایران تجلی می یافت! نه آنگونه که در این چند قرن اخیر هر آنچه را که خواستند و به هر صورت ممکن بود و منافع شان ایجاب می کرد و تنها بدین خاطر که به گذشتگان ما امر و نهی کرده باشند و سرمایه های فراوان سرزمین ما را به یغما ببرند، از تنها سرمایه باقی مانده ناچیز ما نیز به صورت وقیحانه و شرم آور حق توحش هم بگیرند. پس در این برهه از زمان است که بیداری هر یک از ما ایرانیان را می طلبد تا با اتحاد یکدیگر دشمنان و سردمداران زورگو قدرت طلب در آن سوی دنیا نتوانند با تهاجم و تجاوز خود به سرزمین ایران زمین قد علم کنند و تمامی داشته های دینی و میهنی همگی ما را به تاراج ببرند.

اگر به کتاب «تاریخ ایران» (تألیف پنجم ژوئیه سال 1813) سِر جان مالکُم (Sir Jhon Malcom)، افسر اسکاتلندی کمپانی هند شرقی (متولد: سال 1769، فوت:1833) سفیر، مأمور «نظامی-دیپلماتیک» گذشته استعمار پیر انگلیس در ایران (از سال 1800 تا 1810 یعنی در اوایل قرن نوزدهم در طی سه مرتبه) که خاطرات خود را بازگو  می کند مراجعه کرده باشیم، به وضوح نوشته های توهین آمیز او را نسبت به جامعه ایران و دین اسلام می توان فراوان مشاهده کرد و پی برد که از چه زمانهایی آنان در ذهن های خود، درباره دین و میهن ما چنین  فکری و نظری را داشته اند و آئین و دین ما را نیز با چشم تحقیرآمیز می دیدند. جان مالکُم همانند اسلاف شرق شناسان بطور اعم و ایران شناسان بطور اخص، نه تنها همگی از کارگزاران رسمی دولت و کمپانی هند شرقی بوده اند بلکه از جاسوسان حقوق بگیر سرویس جاسوسی دولت انگلستان نیز بوده اند. پس بکارگیری ایران شناسی استعماری در خصوص کلیت ایران شناسی انگلیسی ها پر بیراه نمی باشد. اصولا شرق شناسی انگلیسی و به تبع آن ایران شناسی از بطن استعمار متولد گردیده و در خدمت اهداف و اغراض استعماری قرار گرفته است. بسیاری از مراکز شرق شناسی انگلیسی همچون «مرکز مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن» از بازوان مهم و استرتژیک استعمار انگلیس بوده اند. جان ملکُم در کتاب خود تاریخ ایران را منحط می داند و از دید او ایران در حالت بربریت قرار دارد که هیچ نوع پیشرفتی در آن صورت نگرفته است.

شاید در نظر خواننده سؤالی در ذهن خود ایجاد بشود که: چرا چنین اتفاقی در گذشته کشور ایران ما بوجود آمده است و در حال حاضر پیشرفتی که مطلوب کشور می باید ایجاد گردد بوجود نیامده است؟

باید در جواب گفت: سؤالهایی که در آن «چرا»های بسیاری وجود داشته باشد مانند این است که دوباره خواسته ایم به چیز دیگری نیاندیشیم و هم اینکه به کارهای دیگر کشور که می باید در جهت فرهنگ سازی و آبادانی صورت گیرد نپردازیم. مسلما" با چنین طرز فکر و تلقی نیز دوباره منفعل خواهیم گشت و اگر با مراجعه به کتب تاریخی خود که با خواندن آن میبایست درسها و عبرتهای فراوانی را بیاموزیم شاید با بازخوانی آن نیز نسبت به بعضی از گذشتگان خود مأیوس هم بشویم و روحیه خود را ببازیم و از خود سؤال نمائیم:

«بیگانگان از دورانهای گذشته قدرتمند بوده اند و نیاکان ما ضعیف و در حال حاضر آنان قوی می باشند و ما نحیف. پس اگر پدران ما برای آیندگان خود مبارزه نکرده اند و اهمیتی به ما نداده اند، پس ما «چرا» باید تحمل شکست های گذشتگان را به دوش خود بکشیم و سختیهای آنان را تحمل نمائیم. اگر نیاکان ما در دوران خودشان، راحت طلبی را پیش گرفته اند پس ما «چرا» نباید مانند گذشتگان خود باشیم؟»

با چنین طرز فکر و در ادامه آن سستی و تنبلی در هریک از ما باعث خواهد شد تا با باختن روحیه های خودمان، دشمنان دین و میهن بتوانند انگشتان خود را بر روی نقاط ضعف ما بگذارند و ما به آئین و فرهنگ خودمان هیچ اهمیتی ندهیم. آنان با درک همین واقعیت و نقطه ضعف ما به آسانی خواهند توانست، فرهنگ پوچ خود را که با روحیه دین و فرهنگ ما سازگاری ندارد تحمیل کنند و با وارد کردن انواع و اقسام کالاهای بی ارزش خود و  با فخر جعلی که با ترفند آنان در خود ساخته ایم، همت و اراده درون خودمان را با دستان خود از بین ببریم. کمپانی هند شرقی در گذشته نه چندان دور استعمار انگلیس، کالاهایش را بر کشور ما تحمیل کرد و با نیرنگ و شیطنت ما را بی نیاز از خودمان و وابسته به خودشان گردانید.

غربیها در زمانهایی از تاریخ گفته اند: «ایرانیان به دلالی، علاقه بسیاری دارند و دوست دارند کالایی را بخرند و آنرا با سودی بفروشند (برنارد شاو).»

حالا آنان به و اسطه همین ضعف و سستی بعضی از نیاکان ما و با گوشه و کنایه های دلالی به ما ایرانیان این لفظ را با لفظ جدیدتر و شکیل تر و با عنوان «بازاریابی نوین» با روش خود به ما خودی نشان می دهند و فخر می فروشند.

آنان با آموزش بازاریابی هایی که بوجود آورده اند آنرا در کشور ما به اجرء می گذارند و پس از آن، اهداف شوم خود را در مراحل بعدی تحمیل می کنند. زیرا با این روش خواهند توانست، جهان کنونی را بصورت یک دهکده مورد نظر خود اداره نمایند تا دهکده جهانی موعود شان مهیا گردد. به همانگونه که در تمامی علوم پزشکی و مهندسی و کشاورزی دوران قدیم ما نیز، کتب دانشمندان علوم سرزمین مان را استخراج نمودند و با بهره گیری از آن، کالاهای بی کیفیت و نامرغوب خودشان را به ما تحمیل کردند و عجیب آنکه دانشمندان علوم قدیم ما را نیز در تمام نقاط دنیا فقط بعنوان شاعر معرفی کرده اند مانند: "حکیم عمر خیام" که او نیز همچون "حکیم ابوالقاسم فردوسی" در دوره خود دانا و توانا بوده و تبحر خاصی از علوم گوناگون داشته است و توانسته بود در بسیاری از علوم مربوطه خلق دانش نوین و زمانه امروزی ما گردد.

متأسفانه ما ایرانیان مانند پدرانمان و دانشمندان قدیم خود آنگونه که باید بوده باشیم خیلی مثمر ثمر جهت آیندگان خود نیستیم تا آیندگان ما از علوم گذشته سرزمین خود بتوانند بهره بهتری را ببرند. زیرا در حال حاضر علوم قدیم ما بدست همان بیگانگان و دشمنان خارجی قبلی و فعلی ما تغییر شکل داده شده است و یقینا" دشمنان امروزی ما نخواهند گذاشت که علوم باد آورده و بدست آمده قدیم ما را که آنان در دستان خود و با افکار خویش نگاه داشته اند، بنام ایران و ایرانی باقی بماند تا ما با استفاده از آن علوم بتوانیم به سبک و سیاق خودمان به جهانیان ارائه بدهیم. البته کسانی هم که در شرایط فعلی به علوم مختصر در داخل ایران دسترسی دارند تنها با ایجاد نمایشگاه هایی که می بایست تخصصی تر و علمی تر از وضعیت موجود برگزار گردد آن مکان را به صورت یک بازارچه عمومی در می آورند و جمعیت بسیاری هم جهت خرید محصولات به چنین نمایشگاههایی می روند.

یقینا" بیگانگان خارجی وقتی نمایشگاههای داخل کشور را چنین مشاهده می کنند، از همین حالا باید دانست که درباره ما چه فکرهایی  را در سر می پرورانند تا برنامه های بعدی خودشان را به سرانجام برسانند و امیال شیطانی و پلید خود را در کشور به اجراء بگذارند. دشمنان ما اکثر علوم نیاکان ما را بنام خود ثبت  کرده اند و در حال حاضر نیز با ارائه آن علوم و با لباس نو و شیک تر آنرا به سرزمین ما وارد می کنند و با اینکار به ما  نیز فخر می فروشند.

در خصوص بازایابی نوین یا همان دلالی به روش جدید که در قدیم آنرا با طعنه به نیاکان ما نسبت می دادند و در حال حاضر به ما روا می دارند، متأسفانه باید گفت در داخل کشور به توسط بسیاری از شرکتها و نشریات داخلی جهت آنان تبلیغ های فراوانی صورت می گیرد و بارها هم اعلام گردیده که «پدر علم نوین بازاریابی در جهان» از قاره اروپا و یا امریکا جهت آموزش به مدیران تجارت و دیگر مدیران در عرصه های تجاری، صنعتی و اقتصادی چه در بخش های خصوصی و چه در بخش های دولتی و در زمان های مشخص به داخل کشور می آیند تا با شیوه های نوین بازاریابی به روشهای خودشان به مدیران ما آموزش بدهند و از آن آشنا بشوند. همگی ما به خوبی می دانیم که دولتهای آنان همان سردمدارانی هستند که در شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه های بسیاری را عیله ملت ایران صادر می کنند و البته حق وتو هم دارند.

باز هم با تأسف باید عنوان داشت که دست اندرکاران ارگانهای داخلی اعم از خصوصی و دولتی نیز آنان را با عزت و احترام خاصی به داخل میهن می آورند و هتل هایی  نیز بصورت رایگان برایشان در نظر می گیرند و پس از چند روز استراحت و گردش در داخل کشور که جهت خوشگذارنی هایشان تدارک دیده شده است در سمینارهای مربوطه به سخنرانی می پردازند و در آخر هم چبدلیل عزیمت به کشورشان و بازگشت دوباره ای دیگر به کشورمان عجله بسیاری دارند با اخذ پول های هنگفت و کلان از دعوت کنندگان داخلی که همراه با تشکرات و قدردانی های فراوان و اهدا هدایای نفیس توسط مجریان، از کشور بدرقه هم می شوند. خلاقین بازاریابی های نوین وقتی خود را در چنین وضیعتی می بینند علاوه بر اینکه سرمایه های ما را که با دستان ایرانی خود به آنها داده ایم آنرا به یغما می برند و در آخر نیز به همین تعارفات سنتی ما که الهام گرفته از رسوم و آئین پاک و خاص نیاکان ما است با لبخندهای حاکی از تمسخرآمیز خود به هنگام خارج شدن از خاک کشور به ما حواله می کنند.

شاید برخی از مدیران ما و نفرات حاضر در آن سمینارها و حتی دست اندرکاران و برگزار کنندگان چنین سمینارهایی، ندانند و درک ننمایند که در پس پردة این نوع آموزش های آنان چه دسیسه هایی نهفته شده است. آنان به خوبی می دانند که چگونه با بکارگیری هر یک از این همین آموزه ها که به اجرا می گذارند و هموار پر از نیرنگ و دسیسه می باشد کشوری را به نابودی بکشانند. وقتی آنان چنین مرحله ای را پشت سر می گذراند اهداف بعدی خود را تا بدانجا پیش می برند که با ترفندی دیگر که آنهم فقط خود از آن سر در می آورند، در خرید سهام برخی از شرکتها و کارخانه های مهم کشور و آنهم با قیمت ناچیز پیش دستی کنند و مالک آن بشوند و پس از آن نیز تلاش می کنند که جهت استقرار بانک هایشان همانند دوران رژیم منحوس پهلوی مجوزهایی را دراختیار بگیرند و در زمان مناسب اهداف خود را به اجرا بگذارند.

ادامه مقاله اگر حضرت اجل رخصتی بنمایند انشاءالله در فرصتی دیگر ارائه خواهم داد.

با تشکر از صبر و حوصله شما تمامی عزیزان و بزرگواران

داریوش دوسرانی (tavabam)

 

شنبه 18 9 1391 16:10
X