معرفی وبلاگ
خداوندا؛ ميخواهم هماني شوم كه تو خواهي / نه هماني كه شوي برايم و من ميخواهم ! / خواهان آنم كه شوم برايت و تو خواهي / خواست من همان شود كه تو ميخواهي............................. *************************** منم آن شاعر تواب كه در آخر عمر / روي قله ي پر از قافيه ها / و تو مسجدي پر از خاطره ها / گاهي سجده و گاهي يه نيم نگاه / و بدنبال پر از حساي خوب / با لغاتي كه نشان دهد يادي به اوست / بنويسم شعري نو رو چكنويس / تا خدا گويد : تو اي بنده من / تو در اين جاي قدمگاه / فقط از ما بنويس ( تنظيم: داريوش دوسراني )
دسته
محرم و صفر
ادبستان
معلم و آموزه هایش
نماز ستون دین
رایانه، موبایل و فنی
حرفهای دین 2
حرفهای دین 1
هنر زنان ایرانی
پزشکی و سنتی
خبر و ورزش
از هر دری سخنی
لینکستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 176119
تعداد نوشته ها : 143
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب

نمونة بارز دیگر چنین مثالی را می توان حضور مربیان خارجی در باشگاههای ورزشی کشور دانست که با عقد قراردادهای سرسام آور و کهکشانی باب میل خود، در تیم های باشگاهی داخلی و یا ملی می تازند و پس از تثبیت خواسته هایشان به تنهایی تصمیم می گیرند که لیگ های ورزشی در مقاطعی از زمانهای خاص و مد نظر خودشان تعطیل نمایند که البته اکثر آنان مربیان پروازی می باشند.

بی شک با همین قراردادهای طوفانی در تیمهای ورزشی مانند فوتبال ایران است که برخی از دست اندرکاران تیمها و مربیان داخلی بدون هیچ دانش اندوخته ای از معرفت و بینش فرهنگی از نیاکان خود و تنها به این خاطر که خود را همانند مربیان خارجی جلوه بدهند خواهان مالبغ نجومی از باشگاههای معروف در کشور می باشند و توجیه شان نیز این است که چون مربیان خارجی مبالغ بالایی از باشگاههای ورزشی کشور را طلب می کنند پس ما مربیان داخلی نیز همانند آنان از پول ها و درآمدهایی که بهره مند می شوند می بایست بهره مند گردیم. متأسفانه با چنین بینش و نگرش بعضی از مربیان ورزشی و دست اندرکاران باشگاههای داخلی در کشور به جای توجه به خود و تفکرات همنوعان اطرافیان خود در موطن شان و از همه مهمتر به دین و میهن خود که می بایست جهت نجات آن سعی و تلاش فراوانی را داشته باشند، تنها به فکر پول و ثروت خود هستند و به واقعیت موجود در داخل و آنچه که در اطراف کشور خود می گذرد هیچ توجهی ندارند. مربیان حرفه ای و دست اندرکاران باشگاههای ورزشی کشور در درجه اول باید بدانند که تمامی اختلافات حال حاضر باشگاهها حاصل از تأثیری پذیری فلسفة جعلی و حکمت گول زننده مربیان خارجی است که توانسته اند با پیاده سازی افکار پوچ و بی هدف خود در ذهن هر یک از مربیان و دست اندرکاران باشگاه های ورزشی داخلی سرمایة کل باشگاه ها را که همانا جوانان عضو تیم ها و همچنین اندوخته های مالی کشور می باشند را به باد فنا بدهند و با این تأثیرگذاری تمامی باشگاه های ورزشی را ملک شخصی خود بدانند. با همین نگرش موجود و همین طرز تلقی در برخی از متولیان امور ورزش در کشور نیز باعث بروز اختلافات در جامعه خواهد شد و در نهایت کشور را به نیستی و نابودی می گردد. تعجب انگیزتر اینکه متولیان ورزشی کشور نام باشگاه های خود را «باشگاه فرهنگی و ورزشی» نامیده اند اما دریغ از یک فرهنگ غنی و اصیل دینی و میهنی خود که بتوانند جهت جوانان عظیم عضو همان تیم مثمر ثمر باشند و با شور و اشتیاق فراوان و حس مسئولیت پذیری که در نسل های گذشته ما وجود داشته است ایجاد کرده باشند تا جوانان ما نیز همانند یک ایرانی مخلص و بی ریا که به دین و فرهنگ کشور خود عشق بورزد و عاشق بمانند و چنین عشقی را در تمامی مراحل زندگی خود قرار بدهند و با ادامه همین رفتار و منش ایرانی نیز بتوانند به دیگران تأثیرداشته باشند.

بسیاری از مردم هنوز به یاد دارند در دهه ۶۰ هجری خورشیدی و در کوران جنگ تحمیلی، فوتبالیست‌های ایرانی که به دلیل وضعیت جنگی از امکانات مالی و رفاهی برخوردار نبودند و با تعصب دینی و میهنی خود در میادین فوتبال، با تیم‌های مرفه منطقه به ویژه کشورهای عربی که شریک دشمن بعثی در جنگ نابرابر با ما به شمار می‌رفتند روبرو می شدند و مقام‌های آسیایی مختلفی را بدست می آوردند

اما متأسفانه از آغاز دهه ۹۰، فوتبال به نحو چشمگیری راه انحطاط را در پیش گرفت و از معیارهای ارزشی و فرهنگی و اخلاق اسلامی و ایرانی به دور ماند و البته رسانه‌ها نیز در پدید آمدن چنین انحطاطی نقش مهمی را داشته اند. متأسفانه الگوی جوانان باشگاههای ورزشی کشور ما تنها اندوختن پول و ثروت به هر طریق ممکن شده است! چون این نوع رفتار زشت و ناپسند را از مربیان داخلی خود دیده و برای خود الگو کرده اند و مربیان داخلی نیز از رفتار، گفتار و پندار مربیان کشورهای خارجی تإثیر گرفته اند و در منش و کردار خود وارد کرده اند. مربیان خارجی به خوبی می دانند که تخم نفاق را چگونه در کشورها و علی الخصوص در کشور ما جا بیاندازند و آنرا نهادینه کنند.

ما در ورزش ایران پهلوانان بسیاری داشته ایم که در معرفت، فتوت و مردانگی زبانزد خاص و عام همه مردمان دنیا بوده اند همانند: پوریای ولی و جهان پهلوان غلامرضا تختی که روح هر دوی آنان شاد و قرین رحمت الهی بر آنان تداوم باد. کاش دیگرانی نیز مانند مرحوم پرویز دهداری امروزه در میان ما می بودند و وزرش کشور و همینطور جوانان میهن اسلامی ایران را به دانش معرفت های دینی و اخلاقی خود می آراستند.

ما ایرانیان با تعارفات مخصوص خود مربیان خارجی را به داخل کشور می آوریم تا آنها بتوانند با شیوه های نوین خود و در جهت به ثمر رسانیدن اهداف دولتهای استکبار و استعماری که در جهان کنونی به چپاول و غارت کشورهای ضعیف می پردازند هر آنچه را که بخواهند انجام بدهند تا فرهنگ پوچ خود را بر ما ایرانیها غالب گردانند.

«آنگاه که سران و رقم درشت ها عذاب را بنگرند، از هواداران و فرمانبرداران خود بیزاری می جویند و اینچنین پیوند بین شان گسسته خواهد شد (سوره بقره آیه 166) ».

 

ان شاءالله موضوعات بعد، در وقت بعد قرائت و مکتوب میگردد.

با تشکر از صبر و حوصله شما

داریوش دوسرانی (tavabam)

سه شنبه 5 10 1391 18:26
X