معرفی وبلاگ
خداوندا؛ ميخواهم هماني شوم كه تو خواهي / نه هماني كه شوي برايم و من ميخواهم ! / خواهان آنم كه شوم برايت و تو خواهي / خواست من همان شود كه تو ميخواهي............................. *************************** منم آن شاعر تواب كه در آخر عمر / روي قله ي پر از قافيه ها / و تو مسجدي پر از خاطره ها / گاهي سجده و گاهي يه نيم نگاه / و بدنبال پر از حساي خوب / با لغاتي كه نشان دهد يادي به اوست / بنويسم شعري نو رو چكنويس / تا خدا گويد : تو اي بنده من / تو در اين جاي قدمگاه / فقط از ما بنويس ( تنظيم: داريوش دوسراني )
دسته
محرم و صفر
ادبستان
معلم و آموزه هایش
نماز ستون دین
رایانه، موبایل و فنی
حرفهای دین 2
حرفهای دین 1
هنر زنان ایرانی
پزشکی و سنتی
خبر و ورزش
از هر دری سخنی
لینکستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 176554
تعداد نوشته ها : 143
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
سلام
دسته ها :
دوشنبه 18 5 1395 9:31



داستان عاشقی سیب و نیوتن

*****************

تو همان سیبی هستی

که افتاده بودی بر سرم

و در کل من عقل کل شده ام

پس بایستی، هر دو سیب باقی بمانیم

تا مردم تصور کنند، هر دو از وسط نصف شده ایم

 احتمالا" آیندگان ما نیز، داستان ما را خواهند خواند

تا الگویی بشود برای کسانی که بخواهند دانش ما را

با حس بی نظیرشان و شور وُ شوق شان، بیاموزند

و سپس با  مهربانی و دوستی، آنرا با هم گره بزنند

و بعد انتقال بدهند به دیگران و به همنوعان شان

تا آنان نیز یاد بگیرند که این چرخه زندگیست

و این یعنی عشق وجود دارد پس ابدیست

بنده کوچک خدا؛ داریوش دوسرانی

************************

http://tavabam.tebyan.net



دسته ها :
يکشنبه 17 5 1395 19:52




بنام خدایی که عاشقان را آفرید


در شهر دیدم صحنه ای را


بدار آویختند، عاشقی را


بگفتا؛ او به مردمان:


خداحافظ، ای عاشقان


من اگر چنین بوده ام


که تنها همین بوده ام


و اگر چراغِ راه دلی بوده ام


که آنهم بسی بی انتها بوده ام


جایتان بدون من، امن است بعد از این


پس بدینگونه بمانید و بمانید در امان

***************************

قولی داده بوده ام برگشت ناپذیر


دلی داده بوده ام چون دل پذیر


حسی داده بوده ام وصف پذیر


و اکنون جانی می دهم فنا ناپذیر

 

پس این شعر کوزه گونه ام را نیز


از خشت رس تن این حقیر بپذیر


*******************

بنده کوچک خدا؛ داریوش دوسرانی

http//:tavabam.tebyan.net





دسته ها :
شنبه 16 5 1395 15:58


« بنام خدایی که ما انسانها را انسان آفرید »


انسان برای این انسان آفریده شده است که اگر بمیرد انسان گونه بمیرد

نه اینکه دیگر انسانها را نابود کند تا تصور کند که خود زنده مانده است

اما ما انسانهای امروزی دنیای خود را در قاب زندگی به شکل دیگری شکل داده ایم

به گونه ای که جایگاه خود را در جنگل ها تصور می کنیم

و مدام با همنوعان خود در حال جنگیم

تا آنها را به سلطه خود درآوریم

در حالیکه خداوند می فرماید:

ای انسان، ما ترا برای هدفی آفریده ایم

پس همچون خودت زندگی کن

و به انسانهایی که در اطرافت می بینی زندگی بساز

تا نسل های بعد از تو نیز راه ترا ادامه دهند


*******************************


« غرض از مزاحمت! تو ای همزاد من، بشنو از من »

« برای انسان بودن، کافیست انسان بمیریم »


بنده کوچک خدا؛ داریوش دوسرانی (TAVABAM)


دسته ها : موضوعات ویژه
سه شنبه 12 5 1395 9:43

 

 

گفتند تلاش کن و من تلاش کردم

 

گفتند بیشتر تلاش کن و من بیشتر تلاش کردم

 

گفتند بیشتر از این تلاش کن و من باز بیشتر از این تلاش کردم

 

اما هیچیک از کسانی که در اطرافم بودند

 

و می دانستند که همه تلاشهایم بدست نامردانی پایمال شده است

 

و حقم را به ناحق خورده اند

 

نیامدند تا دفاع کنند و تنها با سکوتشان تنهایم گذاشتند

 

در حالیکه می دیدند دارم نابود می شوم

 

اما می گفتند به خدا توکل کن و خدا جای حق نشسته است

 

کاش خدا دلش به رحم می آمد و جایش را به حق میداد

 

تا ما هم به حقمان می رسیدیم


داریوش دوسرانی (TAVABA)

يکشنبه 10 5 1395 12:34

 

 

 

 

خیلی وقتها هست که نباید خودخواه بود و به بزرگان هم

دیگر امیدی نیست

اما من

به دنبال کسی می گردم که او مرا به کوچکتر از خودم وصل کند

 

 

 

 

 

سه شنبه 5 5 1395 11:57


یکی از راه رسید و من از بیراهه گریختم

نه او دانست که من کی هستم

و نه من دانستم که او کیست

نه او به سمت من آمد و نه من به سمت او

هر دو گریزان بوده ایم از هم

و این زندگی ما می باشد در این زمانه

شاید اینگونه خوش باشیم

و خوش باشید اِنْ شاءالله

 

داریوش دوسرانی (TAVABAM)


چهارشنبه 30 4 1395 17:58


ترا دوست دارم و به یادت هستم، بخاطر همین برایت شعری ساخته ام و تو می توانی آنرا در این فاصله دور که از هم هستیم، چشمانت را ببندی و شعر مرا با خودت زمزمه کنی و من هم در خیال خودم تر ا به تصویر می کشم تا به زمزمه کردن تو گوش دهم.

پس اگر با من موافق باشی بیا از همین حالا با همدیگر انجام دهیم و برای شروع با هم تا عدد سه بشمریم.

من آماده هستم... آیا تو هم آماده هستی...؟

1

2

3

شروع کنیم...

 

داریوش دوسرانی (TAVABAM)


دسته ها : بدون موضوع
چهارشنبه 30 4 1395 17:18


غم نوشته؛


تا جایی که به یاد دارم من از کودکیم ساکت بوده ام و در نگاه های دیگران هیچوقت نبوده ام. حتی زمانی هم که به دنیا آمدم، می گفتند که در آن لحظه اصلا" گریه نکرده ام.


حالا پس از این همه سالها پی برده ام که نبودنم بهتر از بودنم است و اگر الان آرامشی دارم مدیون همین نبودنهایم هستم که دیگران برایم ساخته اند، اما اگر دیگرانی نیز بگذارند.

 

داریوش دوسرانی (TAVABAM)

  

دسته ها : موضوعات ویژه
يکشنبه 27 4 1395 10:49

وقتی می خواهم کودکیم را به یاد بیاورم

 

حس خوبی دارم اما از بزرگ بودنم پشیمانم

 

وقتی می خواهم بدانم که حالا در کجا قرار دارم

 

به یاد آسمان می افتم و مشتاقانه شوق پرواز دارم

 

شاید دیر به فکرش افتاده باشم و دلتنگ از همه کس

 

اما ما هم شاید روزی آدم بشویم تا دلها را تسخیر کنیم

 

تظنیم: داریوش دوسرانی (TAVABAM)

چهارشنبه 23 4 1395 11:19


به او گفتم: سرزمینی که در آن عشق موج می زند کجاست؟

 

او گفت: همینجاست.

 

گفتم: اما اینجا که کسی عاشق نیست!

 

گفت: پس تو هم عاشق نیستی...!!!

 

تنظیم: داریوش دوسرانی (TAVABAM)


چهارشنبه 23 4 1395 11:1
X